گفت تو همین ده دقیقهای که باهات حرف زدم به اندازه تمام عمرم خندیدم.
گفتم ایشالا ادامه شو گریه کنی جبرانِ این خنده ها.
باز خندید.
گفتم ایشالا ادامه شو گریه کنی جبرانِ این خنده ها.
باز خندید.
آرزو هستم.
دخترکی که نه گیسوانش طلاییست و نه گونه هایش سرخ.کسی که همیشه تنهاست.
شاید برای همین نامم آرزوست.می توانم همیشه آرزو باشم و آرزو بمانم ... برای همه.
و تنها باشم برای همیشه...
0 نظر:
Post a Comment