آرزو

همه‌ی حسرت‌هایی که کشیده‌ام،فشارم می‌دهند...
امشب...همین امشبِ لعنتی.

باس که یکی باشه وقتی دیر میای خونه بپرسه کجا بودی.باس که یکی باشه نگرانت بشه.باس که یکی باشه...‏

اون سردردي که ناشي از سرکوب کردن نيازِ به خوابِ.
يا اون کمر دردي که ناشي از سرکوب کردن نيازِ به س_ک.سِ.
يا اون دردي که اسم نداره.که با هیچی آروم نمیشه،که ناشي از نبوده توئه...
آخ.فشارم میده...عزیزم.

من از بچه گي همينطوري بودم کلا،
يني از بچه گي عادتم بود.
بچه تر از اين که بودم،
وقتي بابا يا مامانم ميرف بيرون بال بال ميزدم که منو هم با خودش ببره.
هنوز پنج دقه نگذشته بود من سر شونه‌ش خوابم ميبرد.
يه جورايي بیرون رفتن آرزوم بود.
يه جورايي وقتي به آرزوم ميرسيدم خوابم ميبرد...
یه جورایی وقتي به آرزو ميرسيدم آرزوم يادم ميرفت...
یه جورایی وقتي به آرزوم ميرسيدم خوابم ميبرد....
آخ.

دلتنگی برای کسی که نباید،فشارم میدهد.‏

همانا کوه‌نوردی را به همان اندازه خوب آفریدیم که وِلو شدن در وانِ آب را...و این پندی‌ست برای پرهیزگاران.

وقتی میای قشنگ‌ترین ابری‌هات‌و تن‌ت کن،وقتی میری یادت نره ابری‌هات‌و تنت کن!‏
عزیزم.
غش غش...

این‌جا جهنم میشود وقتی نگاهت رویِ تنم نمی‌لغزد...

جهان سوم جاییِ که یه دختر کوفت بخوره بهتره تا تو خیابون بستنی قیفی بخوره...آره.

بهش‌ون میدون میدی خودی نشون بدن،جفتک میندازن...آدما.

پستِ " منی در سوارخ " م بیشترین بازدید رو داشته.

حدِ "فان" وقتی "ن" به سمت "ک" میل میکند.

لاس میزنن.بعضی‌ا با هم،خیلی‌ا با همه...الانا.

-پشتِ گوش‌ت رو ببینی من‌و هم دیدی...
+امروز پشتِ گوش‌مم دیدم.
کوشی پَ؟

گفت تو همین ده دقیقه‌ای که باهات حرف زدم به اندازه تمام عمرم خندیدم.
گفتم ایشالا ادامه شو گریه کنی جبرانِ این خنده ها.
باز خندید.