آقا ما دیشب شام نون سنگک و پنیر و گوجه خوردیم.
تازه لامپامونم روشن بود!
بقرعان.
تازه لامپامونم روشن بود!
بقرعان.
آرزو هستم.
دخترکی که نه گیسوانش طلاییست و نه گونه هایش سرخ.کسی که همیشه تنهاست.
شاید برای همین نامم آرزوست.می توانم همیشه آرزو باشم و آرزو بمانم ... برای همه.
و تنها باشم برای همیشه...
8 نظر:
یادش بخیر، بگو مرگ بر شاه
خوش بحالتون
8->
haha eyval!
جون تو باورم نمی شه !
سلام
نه واقعا چه جوري از حلقومت رف پايين
استخون ميشد جر ميداد گلوت رو ميفهميدي ما فقرا چي ميكشيم :(
ما ديشب كلن ديشب نداشتيم بابام با چوب از عضر زد پس كله ههمون كه شب واسه شام بيدار نباشيم :دي
حالا معلوم نيس قصدش فقط واسه شام بوده يا تيكه اي چيزي آورده بود به هر حال ربط داشت :دي
خیلی نامردی تنها خور نامرد به تو هم میگن رفیق من هوا بخورم اونوقت تو نون سنگک تازه با پنیر.
منم باورم نمی شه داری دروغ میگی
ولی اینقدر جالب گفتی که در فیس بوک گذاشتم
بابا مرفح
Post a Comment