می روم و همین نوشته ها از من باقی میماند....و خودکاری که هیچ گاه نتوانست اخرین سخنانم را با تو در میان بگذارد.....
آرزو هستم.
دخترکی که نه گیسوانش طلاییست و نه گونه هایش سرخ.کسی که همیشه تنهاست.
شاید برای همین نامم آرزوست.می توانم همیشه آرزو باشم و آرزو بمانم ... برای همه.
و تنها باشم برای همیشه...
0 نظر:
Post a Comment